مسائل فردی

پایان دادن به مسابقه طناب کشی با خشم

شاید پاسخ رهایی از خشم در دل کشمکشی که با آن دارید جای گرفته باشد. این احتمال واقعاً وجود دارد که مبارزه با خشم درسی برای آموختن داشته باشد و مسئله ای را آشکار کند. احساس خشم دشمن شما نیست. در اصل، خشم فرستنده این پیام است که باید به مسئله ای توجه کنید. شما باید این مسئله را پیدا کنید و توجه به آن را بیاموزید.

سالم ترین پاسخ در مبارزه با خشم تسلیم شدن است. با تسلیم در برابر آن شاید برای اولین بار، به این بینش برسید که کشمش تان با خشم بر سر چه بوده است. به نظر می رسد که تا امروز هیولایی را به نام خشم در یک مسابقه طناب کشی روبروی خود می دیده اید. مهم نیست که برای پیروزی بر هیولا چقدر محکم طناب را بکشید؛ همیشه هیولا قوی تر از شماست و طناب را محکم تر می کشد. وقتی طناب را دور هر دو دست خود گره زده اید و درگیر این جنگ بی انتها و فرساینده اید، شاید هرگز به ذهن تان نرسیده باشد که لازم نیست در این جنگ برنده شوید. حال اگر تصمیم بگیرید که از مبارزه دست بردارید، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ می توانید به سادگی تسلیم شوید و با انداختن طناب به مبارزه پایان دهید. البته هنوز هیولای خشم همان جاست و دوباره طناب را به سمت تان پرتاب می کند و تلاش می کند شما را به مبارزه باز گرداند. ولی انتخاب شماست که دوباره طناب را بردارید و مبارزه را ادامه بدهید یا به جای درگیری با طناب دست هایتان را آزاد بگذارید و به کارهای مهم تر بپردارید.

رها کردن طناب و پایان دادن به این مبارزه، دری جدید را به روی شما می گشاید. اگر به واسطه تلاش هایی که تا به حال برای کنترل خشم کرده اید فرسوده نشدید، انداختن طناب می تواند روزنه ای برای درک عمیق تر این مبارزه بگشاید.

 

مسابقه طناب کشی با خشم

 

کشف قلب مبارزه

ممکن است که از چگونگی طناب متعجب شوید. اولین کار این است که از مهارت خشم دست بردارید. می توانید مبارزه با احساس و موج های غم و اندوه را متوقف سازید. زمانی که از جایگاه مدیریت استعفا دهید، می توانید خشم را به مناظره بنشینید و فقط تماشاگر افکار، احساسات و انگیزه های خود باشید.

 

خشم در پنج مولفه

فرایند خشم پنج مولفه دارد که هر کدام از آن ها اطلاعاتی حیاتی را از آن چه در قلب مبارزه نهفته است در اختیارتان قرار می دهند.

احساسات پیش از خشم: اولین مولفه یا عنصر احساسات پیش از خشم است. این احساسات با تغییرات فیزیولوژی بدن، یکی از موارد اولیه تاثیرگذار در جریان خشم است. معمولاً احساسات پیش از خشم دردناک هستند و از آن ها اجتناب می کنید. خجالت زدگی و گناه از جمله احساساتی هستند که به احساس ارزشمندی تان حمله می کنند. احساس می کنید فرد بد و نادرست هستید. خشم روشی سنتی برای اجتناب از این احساسات است و باعث می شود، به جای آن که فرد بدی جلوه کنید، دست پیش را بگیرید و دیگران را مقصر بدانید. یکی دیگر از این احساسات ناامیدی است. گاهی بعضی افراد افسرده، که به دلیل ناامیدی دچار افسردگی شده اند، در روابط خود پرخاشگری می کنند. با برون ریزی خشم و تنفر، احساس ماامید کمتر می شود.

آزردگی و اضطراب از دیگر احساسات پیش از خشم است. هر دو آن ها از واکنش های هشداردهنده هستند. هنگام آزردگی خطر پایان دادن ناگهانی رابطه احساس می شود؛ هنگام اضطراب، وجود خطری ناگهانی احساس می شود. خشم این اقدام را به اقدامی متقابل تبدیل می کند و در نتیجه، ترس حداقل تا مدتی از بین می رود.

 

پایان دادن به مسابقه طناب کشی با خشم

 

افکار محرک: دومین مولفه یا عنصر افکار محرک است. خاطرات و تصاویر دردناکی که به واسطه حادثه ای سرکوب شده اند و دوباره به یادمان می آورند. تجدید خاطرات آسیب ها، شکست ها و فقدان های گذشته ممکن است چنان ناخوشایند باشد که به شدت از آن ها اجتناب کنید. قضاوت های خوب و بد یا درست و غلط وجود درباره خود و دیگران نیز ممکن است از جمله افکار محرک باشند. در واقع اگر نوعی قضاوت به ذهن تان خطور نکند، تقریباً برون ریزی خشم به امری ناممکن تبدیل می شود. افکار مخرب اغلب شما را قربانی جلوه می دهد؛ درد و رنج را به گردن فرد دیگری می اندازد و برچسب هایی مانند احمق، نالایق، خودخواه، کودن، تنبل و نادان را به شما می چسباند.

 

برانگیختگی بدنی خشم: سومین مولفه یا عنصر برانگیختگی بدنی خشم است. این احساس ممکن است به تدریج یا به شکل موجی ناگهانی از برانگیختگی بیرون ریزی کند. این برانگیختگی معمولاً واکنش های خودکار سیستم عصبی را شامل می شود، مانند: تپش قلب، افزایش ضربان قلب، تنفس سریع (تنگی نفس)، لرزش دست و پا، دندان قروچه تنش عضلانی و احساس گر گرفتگی یا برافروختگی.

 

انگیزه برای اقدام: پس از گرگرفتگی بدنی، عنصر چهارم، یعنی انگیزه برای اقدام شکل می گیرد. این انگیزه اغلب از افکار محرک و براگیختگی بدنی ناشی می شود و تشخیص آن بسیار سخت است؛ اما با کمی دقت می توانید آن ها را به شکل مراحلی متمایز از هم مشاهده کنید. بر اثر انرژی بالایی که به واسطه خشم به وجود می آید، این احساس ناخوشایند اوج می گیرد و فشاری طبیعی برای تخلیه این انرژی ایجاد می شود.

 

رفتار پرخاشگرانه: تا این لحظه، هنوز هیچ کاری نکرده اید. قطعاً تغییراتی را درون خود احساس می کنید، ولی در بیرون اتفاقی رخ نداده است. با این حال فشاررو به افزایش است. این فشار به آخرین و مخرب ترین بخش این فرایند که اغلب عملی پرخاشگرایانه است منتهی می شود. پایان اینداستان درام فریاد زند، دیگران را مقصر دانستن، پرخاشکردن، کتک زدن، شکستن اشیاء و غیره است. البته گاهی ممکن است رفتار پرخاشگرانه کمی لطیف تر باشد: نگاهی از سر غیز و تنفر، سر تا پا برنداز کردن، دست به سینه شدن، رو برگرداندن، آه کشیدن عمیق از روی تحقیر، قطع کردن صحبت، طعنه زدن، غیبت کردن، فاصله گرفتن جسمی و عاطفی از طرز مقابل و … .

ممکن است این پنج مرحله را بارها در فرایند خشم تجربهکرده باشید یا در طول روز دیده باشید. خشم احساس بی لیاقتی، خجالت زدگی یا احساس گناه را از معرض دید دور می کند. فشردن هر یک از این دکمه های احساسی، چه احساساتی را در شما به وجود می آورد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا