دکمه اعصاب
به نام خدا
دکمه اعصاب
چطوری به اشخاص و موضوعات اجازه میدیم تا دکمه ی اعصاب ما رو فشار بدن:
سه تا کار وجود داره که همه ما آدما دائم و پیوسته در حال انجام دادن اون هستیم ، حتی وقتی خواب هستیم.
اولش فکر می کنیم .
ما همیشه در حال فکر کردن هستیم.فکر کردن درباره این سه تا کار ، برنامه هامون ، حرف هایی که شنیدیم ، پلن های آخر هفته و … .
دوم اینکه ما چیزی رو حس میکنیم .
اینجا منظور از حس کردن گرما ، سرما ، خستگی یا درد نیست ، منظور اینجا هیجان ، که بعضی وقتا به شکل احساسی خفیفه . مثلا کمی خوشحال ، کمی ناراحت ، تا اندازه ای راضی و … . بعضی وقتا هم این احساس ها خیلی شدیدن ،مثل خشم ، از کوره در رفتن ، هیجان زده شدن، ذوق زدگی ، افسردگی ، گناه ، شادمانی و … .
و در نهایت سومیش اینکه ما پیوسته رفتار میکنیم.
حتی کوچیک ترین حالت های ما مثل نفس کشیدن ، پلک زدن ، حرکت کردن و … . تا زمانی که زنده ایم رفتاری ازمون سر میزنه.
حالا ، ما این سه تا کار رو گفتیم ، مقدمه ای برای شروعه . چون اگه قرار باشه آدما و موضوعات اعصابمون رو به هم نریزن ، باید یاد بگیریم طرز واکنش ذهنی ، هیجانی و رفتاری خودمون رو نسبت به این مسائل جهت بدیم و مدیریت کنیم.
چهار احساس مخربی که روی زندگی ما خیلی تاثیر میزاره چیه؟
توی این دنیا چهار احساس وجود داره که اگه هر بار بیش از حد دچار یکی از این احساسات بشیم ، نمیتونیم به شکل موثری از عهده اون موقعیت بربیایم و به احتمال خیلی زیاد ناراحتمون میکنه .
این احساسات عبارتند از :
- اضطراب شدید
- خشم و حالت دفاعی
- افسردگی و کسالت
- احساس گناه
اضطراب شدید : اگه دچار اضطراب شدید بشیم ، دیگه نمیتونیم موضوع مورد نظرمون رو مدیریت کنیم. برای مثال ممکنه توی یه مصاحبه شغلی یا صحبت با رئیسمون بی نهایت عصبی بشیم ، رفتار بچه مون عصبیمون کنه یا تصمیم گیری تحت فشار ، نگرانمون کنه.
اگه اینجوری باشه ، یعنی کسی یا چیزی اعصابمون رو به هم میریزه.
خشم و حالت دفاعی :
اگه خیلی عصبی بشیم ، این احتمال وجود داره که تعادلمون رو از دست بدیم.برای مثال وقتی کسی از شغل ، آشپزی ، طرز تربیت فرزندمون یا روش عشق ورزیمون انتقاد کنه همین باعث فعال شدن حالت دفاعی ما میشه یا مثلا وقتی که نوجوانی بهمون بی اعتنایی میکنه و احترام نمیذاره ، یا همکارمون در محل کار باهامون مشارکت نکنه هم باعث میشه از کوره در بریم.
افسردگی و کسالت :
میلیون ها عامل ناراحت کننده و فشار آور بر اعصاب در اطراف ما وجود داره.اگر ما انتخاب کنیم چنین چیزی رو بپذیریم ، وظیفمون اینکه به اراده خودمون تاثیر این عوامل رو خنثی کنیم . بنابراین اونا نمیتونن به راحتی اعصابمون رو به هم بریزن و ما رو ناراحت کنن ، مگه اینکه خودمون بهشون اجازه بدیم . ما مجبور نیستیم از این عوامل فرار کنیم یا خودمون رو قایم کنیم. باید مستقیم و مناسب با این عوامل روبرو بشیم و آرامش و خون سردی خودمون رو حفظ کنین . اگه بیش از حد افسرده ، خسته یا نا امید باشیم ، نمیتونیم کارآمد عمل کنیم .
احساس گناه :
اگه بیش از حد احساس گناه داشته باشیم ، اون وقت بقیه بر ما مسلط میشن . نمیتونیم ارزیابی خوبی داشته باشیم و طبق ارزیابی و استدلال غلط تصمیم گیری میکنیم . برای مثال ، چون طلاق گرفتیم ، شیوه تربیت فرزندمون سهل گیرانه میشه ، ( میتونین برای اطلاع بیشتر از این سبک فرزند پروری به مقاله سبک فرزند پروری رجوع کنین . ) ، چون احساس گناه میکنیم .
یا دوستیمون رو با یه فرد فقط از روی دلسوزی حفظ کنیم ، چون ما تنها دوستی هستیم که اون داره و اگه ترکش کنیم حس گناه میکنیم .
شاید عواملی که تا الان گفتیم تا حد کمش عملکرد مارو مختل نکنه و ما کارایی مون رو داشته باشیم ، ولی اگه به هر رفتار ، احساس و عملی واکنشی افراطی داشته باشیم ، هم عملکرد ما رو به شدت کاهش میده و هم خودمون خیلی اذیت میشیم .
نویسنده : الهه طحان – مژده خواجه پور